فرامرز طیبی

در تامین مواداولیه با ده‌ها چالش هم‌زمان روبه‌رو هستیم. در شرایط کمبود نقدینگی، نوسانات شدید نرخ ارز باعث شده نهاده‌های تولید به‌شدت گران شوند

صنعت قطعه‌سازی کشور امروز در نقطه‌ای ایستاده که هم‌زمان با چند بحران ساختاری و مزمن دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ بحران‌هایی که هر یک به‌تنهایی می‌توانند جریان تولید را مختل کنند؛ اما در شرایط فعلی به‌صورت هم‌افزا، زنجیره‌تامین خودرو را تحت فشار کم‌سابقه‌ای قرار داده‌اند.

ناترازی انرژی که در زمستان با گاز و در تابستان با برق خود را نشان می‌دهد، جهش شدید قیمت مواداولیه، نقدی شدن خرید نهاده‌های تولید، انباشت مطالبات از خودروسازان، سیاست‌های انقباضی شبکه بانکی و فشارهای فزاینده هزینه‌های بیمه‌ای و اجتماعی، همگی به‌یک معادله چندوجهی و پیچیده تبدیل شده‌اند که حل آن دیگر از توان یک واحد تولیدی یا حتی یک حلقه از زنجیره خارج است.

در این میان، قطعه‌سازان بیش از هر زمان دیگری ناچار شده‌اند میان بقا و توسعه، میان حفظ نیروی انسانی و تامین مواداولیه و میان ایفای تعهدات بانکی و استمرار تولید، انتخاب‌های دشواری داشته باشند؛ انتخاب‌هایی که اغلب نه بر اساس منطق اقتصادی، بلکه از سر اجبار و برای جلوگیری از توقف کامل تولید صورت می‌گیرد.

واحدهای کوچک و متوسط که ستون فقرات اشتغال صنعتی کشور محسوب می‌شوند، بیشترین آسیب را از این وضعیت می‌بینند؛ واحدهایی که نه توان سرمایه‌گذاری در تولید انرژی را دارند و نه امکان تحمل دوره‌های طولانی تسویه مطالبات.

در چنین شرایطی روایت فعالان درون صنعت از آن‌چه بر زنجیره‌تامین می‌گذرد، اهمیت دوچندان پیدا می‌کند؛ روایت‌هایی که می‌تواند فاصله میان تصمیم‌سازی‌های کلان و واقعیت‌های کف کارخانه را روشن‌تر کند.

بررسی دقیق وضعیت نقدینگی، تاثیر ناترازی انرژی بر قیمت تمام‌شده، رفتار بازار مواداولیه و نقش خودروسازان و بانک‌ها در پایداری یا تضعیف تولید، امروز به‌یکی از ضروری‌ترین محورهای گفت‌وگوی صنعتی کشور تبدیل شده است؛ از همین رو برای بررسی وضعیت قطعه‌سازان با فرامرز طیبی، عضو هیات‌مدیره انجمن صنایع‌همگن نیرومحرکه و قطعه‌سازان خودرو کشور به گفت‌وگو پرداختیم

در فصل زمستان قرار داریم و بحث ناترازی انرژی دوباره پررنگ شده است. این موضوع روی برنامه تولید قطعه‌سازان چه اثری گذاشته است؟

واقعیت این است که ناترازی انرژی به‌یک مساله دائمی برای تولیدکنندگان تبدیل شده است؛ در زمستان با کمبود گاز مواجه هستیم، در تابستان با محدودیت برق و در آینده هم بحث آب را خواهیم داشت. تامین انرژی عملا به‌یک بار مالی سنگین روی دوش تولیدکننده تبدیل شده است. به اعتقاد من، وظیفه ذاتی تولیدکننده این نیست که علاوه‌بر اخذ مجوز از وزارتخانه‌ها و نهادهای مختلف، به فکر تولید انرژی هم باشد؛ اما در شرایط فعلی محکوم به انجام این کار شده‌ایم. شرکت‌های بزرگ به‌سمت ایجاد نیروگاه‌های مولد یا تجدیدپذیر رفته‌اند؛ شرکت‌های متوسط نهایتا توان خرید ژنراتور را دارند؛ اما واحدهای کوچک حتی همین امکان را هم ندارند و بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند. این فرآیند زمان‌بر است و مانع از تمرکز تولیدکننده بر بحث تولید می‌شود و به‌جای آن‌که وی به‌فکر بهبود کیفیت و بالا بردن تیراژ تولید باشد، باید دغدغه تامین برق و گاز را داشته باشد

در یکی از واحدهای تولیدی خودمان فقط در ۶ ‌ماهه نخست سال حدود ۵۲۰ ساعت قطعی برق داشتیم. این عدد مستقیم روی قیمت تمام‌شده محصول، دستمزد نیروی انسانی و سایر هزینه‌های سربار اثر می‌گذارد. درنهایت اولین ضربه متوجه واحدهای کوچک صنعتی می‌شود

به خسارت تحمیلی از قطعی انرژی اشاره کردید؛ آیا از میزان زیان این موضوع به واحدهای تولیدی اطلاع دارد؟

به‌عنوان نمونه عینی، در یکی از واحدهای تولیدی خودمان فقط در ۶ ‌ماهه نخست سال، حدود ۵۲۰ ساعت قطعی برق داشتیم. این عدد، مستقیم روی قیمت تمام‌شده محصول، دستمزد نیروی انسانی و سایر هزینه‌های سربار اثر می‌گذارد. درنهایت، اولین ضربه متوجه واحدهای کوچک صنعتی می‌شود و بعد از آن واحدهای متوسط و در ادامه حتی شرکت‌های بزرگ هم آسیب می‌بینند.

درحال حاضر بیشتر صنایع وابسته به صنعت‌خودرو با چالش تامین مواداولیه مواجه هستند؛ آیا قطعه‌سازان نیز با چنین چالشی مواجه هستند؟

اگر بخواهم صریح بگویم، ما در تامین مواداولیه با ده‌ها چالش هم‌زمان روبه‌رو هستیم. در شرایط کمبود نقدینگی، نوسانات شدید نرخ ارز باعث شده نهاده‌های تولید به‌شدت گران شوند. در گذشته امکان خرید اعتباری دو یا سه‌ماهه وجود داشت؛ اما امروز تقریبا همه‌چیز نقدی شده است؛ تا پرداخت نقدی انجام نشود، حواله انبار صادر نمی‌شود. این موضوع به‌ویژه برای شرکت‌های کوچک فاجعه‌بار است؛ بسیاری از آن‌ها یا تعطیل شده‌اند یا نفس ‌آن‌ها به‌شمار افتاده است.

یکی از چالش‌های اصلی قطعه‌سازان تاخیر در پرداخت مطالبات از سوی خودروسازان است؛ در حال حاضر وضعیت پرداختی خودروسازان به زنجیره‌تامین چگونه است؟

در این میان، عملکرد خودروسازان یکسان نبوده است. گروه صنعتی ایران‌خودرو با تغییراتی که در نگاه مدیریتی و ساختار تامین مالی ایجاد شد، تا حدی حرفه‌ای‌تر عمل کرده و فشار را کمتر کرده است. اما زنجیره‌تامینی که با خودروساز دولتی کار می‌کند، واقعا در شرایط دشواری قرار دارد. مطالبات معوق، چک‌های برگشتی، دوره‌های تسویه طولانی که حتی به بیش از هزار روز هم رسیده، همگی باعث شده توان تولید بسیاری از قطعه‌سازان تحلیل برود. با این حال، همین زنجیره با تمام سختی‌ها تلاش کرده که تولید زمین نخورد؛ واقعا باید دست این مجموعه‌ها را بوسید که تا امروز دوام آورده‌اند

طی یک ماه اخیر شاهد نوسان نرخ ارز بودیم؛ در این بازه زمانی قیمت مواداولیه مورد نیاز قطعه‌سازان چه میزان رشد را تجربه کرده است؟

در حوزه فولاد، افزایش‌ها در برخی مقاطع تا حدود ۱۰۰ درصد هم رسیده است. قیمت ورق فولادی که حدود ۴۲ هزار تومان بود، به‌بیش از ۵۳ هزار تومان رسید و در بازار آزاد حتی ورق روغنی تا ۹۵ هزار تومان معامله شد. مواد شیمیایی وارداتی، آلومینیوم و مس هم بعضا رشد ۴۰ تا ۱۰۰ درصدی داشته‌اند. مشکل این‌جاست که همه این‌ها نقدی شده است. مواداولیه برای یک واحد تولیدی مثل اکسیژن است؛ اگر نباشد، همان لحظه تولید می‌خوابد و راه‌اندازی مجدد آن کار ساده‌ای نیست

باتوجه به کمبود نقدینگی در زنجیره‌تامین و رشد روزافزون نهاده‌های تولید، هزینه‌هایی مانند تامین اجتماعی چگونه مدیریت می‌شود؟

هزینه‌های تامین اجتماعی در قراردادها عمدتا در قالب قیمت تمام‌شده نفر-ساعت دیده شده؛ اما امروز سازمان تامین اجتماعی به‌صورت برخط عمل می‌کند. اگر پرداخت انجام نشود، خدمات درمانی کارگر قطع می‌شود؛ درحالی که این نیروها با تمام وجود در خط تولید زحمت می‌کشند.

جریمه‌های تامین اجتماعی بسیار سنگین است؛ حتی در برخی موارد از جرایم بانکی هم بالاتر. قطع خدمات درمانی، هم فشار اجتماعی ایجاد می‌کند و هم اعتماد نیروی انسانی را خدشه‌دار می‌سازد؛ درحالی که ریشه مشکل، کمبود نقدینگی است نه کوتاهی کارفرما.

پیش‌تر به بحث مطالبات اشاره کردید؛ درحال حاضر وضعیت نقدینگی زنجیره‌تامین برای تداوم تولید را چطور ارزیابی می‌کنید؟

اگر بخواهم واقع‌بینانه بگویم، وضعیت نقدینگی زنجیره‌تامین مناسب نیست. تزریق‌ها کافی نیست و با نزدیک شدن به شب عید، نگرانی‌ها بیشتر شده است. از نیمه بهمن‌ماه، بانک‌ها عملا خدمات اعتباری را محدود می‌کنند و اگر تدبیری اندیشیده نشود، با یک شب عید بسیار سخت مواجه خواهیم بود.

آیا بانک‌ها سیاست خود در قبال صنایع خودروسازی را تغییر دادند یا همچنان با سیاست‌های انقباضی با صنعت خودرو تعامل دارند؟

بله؛ بانک‌ها هم به نوعی گرفتار قیمت‌گذاری دستوری شده‌اند؛ تسهیلات ۲۳ درصدی با شرط مسدودی تا ۴۲ درصد عملا هزینه پول را برای تولیدکننده بسیار بالا می‌برد. با این حال، نباید فراموش کنیم که وظیفه ذاتی بانک، حمایت از تولید و حفظ GDP کشور است. اگر همه اجزای این زنجیره فقط به منافع کوتاه‌مدت خود نگاه کنند، سرانجام مناسبی در انتظار اقتصاد نخواهد بود. نگاه ملی و بلندمدت تنها راه حفظ تولید، اشتغال و سلامت اقتصادی کشور است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =